از آنجا که افراد به شدت
افسرده افرادی کناره گیر، خواب آلود، دچار اشتغال ذهنی با خود، و احتمالا دارای
افکارخود کشی هستند، یک دوست علاقمند می تواند کمک ارزشمند و شاید حفظ کننده زندگی
به فرد افسرده بدهد. صحبت صادقانه با شخص افسرده درمورد نگرانی تان درمورد سلامت
او باعث گشایش مشکلات ازجانب او می شود.
به هنگام صحبت با چنین
دوستی دفتر مشاوره موارد زیر را توصیه می کند:
? به فرد افسرده بی جهت دلخوشی
ندهید.
? شخص افسرده را به خاطر اینکه به
احساسهای ناشی از افسردگی نمی توان کمک کرد سرزنش یا شرمنده نکنید.
? با شخص افسرده هم حسی نکنید و ادعا
نکنید که شما نیز به مانند او احساس می کنید.
? سعی کنید فرد افسرده خشمگین نشود.
هدف اصلی شما باید این
باشد که به شخص اجازه دهید بداند که نگران او بوده و می خواهید کمکش کنید. اگر به
نظر برسد که افکار افسردگی درحال تبدیل شدن به افکار خودکشی هستند، شخص را مجبور
به جستجوی کمک حرفه ای کنید. اگر شخص در مقابل پیشنهاد شما مقاومت کند و شما
احتمال خودکشی را بدهید، خودتان بدنبال کمک حرفه ای باشید، بنابراین شما بهترین
شیوه اداره موقعیت را بدست خواهید آورد.
درچه مواقعی
کمک حرفه ای الزامی است:
افسردگی قابل درمان است و
کسانی که ازآن رنج می برند می توانند بهبود یابند. هرگاه شخص هرکدام از موارد زیر
را احساس کند باید به یک متخصص حرفه ای بهداشت روانی مراجعه کنید:
? زمانی که ناراحتی و مشکلات آن قدر
زیاد است که در اغلب اوقات توانایی لذت بردن را ازشما می گیرد.
? زمانی که نشانه ها شدید بوده و
عملکرد روز به روز بدتر می شود و
? زمانی که فشارها آنقدرغیرقابل تحمل
هستند که خودکشی به عنوان یک راه حل به ذهن شما می رسد.
متخصصان بهداشت روانی می
توانند به شما در شناسایی منابع افسردگی و راههای غلبه برآن کمک قابل ملاحظه ای
ارائه دهند.
بله شما هم می
توانید
سعى کنید همیشه به دنبال چیزهاى جدید باشید.
موضوعات جدید، علوم جدید و به طور کلى مفاهیم جدید موجب مى شوند استعدادهاى نهفته
در شما بیدار گردد.
در بالاى یک صفحه کاغذ سفید بنویسید: «مواردى که مطابق باذوق و سلیقه من هستند». سپس این
ورقه را به مدت یک هفته به همراه خود داشته باشید. هر زمانى که موردى را مطابق ذوق
و سلیقه خود مشاهده و یا احساس کردید در پایین آن یادداشت کنید در پایان هفته لیست
را یکبار مرور کنید و سپس از خود بپرسید: «چه عواملى
سبب گردیده من به این موارد علاقه داشته باشم؟». پس از تعیین عوامل فوق شما
مى توانید تشخیص دهید در چه زمینه استعداد و توانایى لازم را دارا مى باشید.
در بالاى یک ورقه کاغذ دیگر بنویسید: «مواردى که من در سالیان گذشته به خوبى انجام داده ام لیکن به دلایلى ناقص و ناتمام رها شده اند».
هر موردى که به عنوان یک نکته در ذیل این عنوان یادداشت کنید مربوط به یک استعداد
فراموش شده از سوى شما است.
در بالاى سومین ورقه کاغذ یادداشت کنید: «مواردى که من انجام داده ام
و دیگران به من گفتهاند که این کار را خیلى خوب و آسان انجام داده اى».
مواردى که ذیل این عنوان یادداشت مى کنید مربوط به توانایى و استعدادى است که شما
را به کارهاى بزرگتر و تلاش گسترده تر رهنمون مى سازد.
از نزدیکان خود این سؤالات را بپرسید: «آیا
شما فکر مىکنید من نهایت تلاش خود را براى به نتیجه رسیدن اهداف خود انجام مى دهم؟
آیا مواردى وجود دارد که من توانایى و استعداد آن را داشته باشم اما هرگز عکس
العملى در برابر آن نشان ندهم؟ فکر مى کنید در حول و حوش چه کارهایى مى بایست
تلاش کنم تا توانایى و استعدادم شکوفا گردد؟»
هیچوقت خود را از تلاش و کار جدا نکنید. در
هر کار مثبت و پسندیده وارد شوید و توانایى خود را نسبت به آن بسنجید. از وارد شدن
به یک محیط کارى نهراسید. هیچ وقت با خود نگویید:
«این کار از عهده من برنمى آید». با شهامت وارد شوید. شما استعداد و
توانایى همه چیز را دارید لیکن باید آن را کشف کنید.